پس از آنکه انریکه مورا، هماهنگکننده مذاکرات هستهای اتحادیه اروپا با ایران، با علی باقری مذاکرهکننده ارشد ایران در تهران گفتوگو کرد و اتحادیه اروپا اعلام کرد که مذاکرات وین «رفع انسداد» شده است، تهران روز دوشنبه گفت منتظر پاسخ آمریکا به «راه حلهایی» است که با نماینده اتحادیه اروپا برای خروج از بنبست مورد بحث قرار گرفته است.
در انتظار پاسخ آمریکا
بنا به گزارش اکوایران، سعید خطیب زاده، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران در نشست خبری هفتگی خود به خبرنگاران گفت: مذاکرات جدی و نتیجه محور با ابتکارات ویژه ایران انجام شد. اگر آمریکا به برخی از راه حلهای پیشنهادی پاسخ دهد، میتوانیم در موقعیتی باشیم که همه طرفها به وین برگردند.
خطیب زاده خاطرنشان کرد: اگر امروز آمریکا تصمیم سیاسی خود که هنوز دریافت نکرده ایم را اعلام کند، می توان گفت گام مهمی در پیشرفت مذاکرات برداشته شده است.
بنابر گزارشها، اگرچه پس از سفر انریکه مورا به تهران، اتحادیه اروپا اعلام کرده از مذاکرات متوقف شده برای احیای برجام «رفع انسداد» شده و رایزنیها برای رفع «موانع دشوار» باقیمانده ادامه خواهد یافت. جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا روز جمعه گفت که ماموریت مورا در تهران “بهتر از حد انتظار” پیش رفت و مذاکرات متوقف شده “دوباره بازگشایی شده است”.
اما مواضع مقامات ایران و آمریکا، تردیدهایی درباره امکان حل قریبالوقوع مناقشه بر سر حذف سپاه پاسداران از لیست سیاه موسوم به FTO ایجاد میکند.
واشنگتن لحن کمتر خوشبینانه ای اتخاذ کرده است و ند پرایس، سخنگوی وزارت امور خارجه روز جمعه گفت که “در این مرحله، توافق دور از انتظار باقی مانده است.” وی افزود: این به ایران بستگی دارد که تصمیم بگیرد آیا میخواهد به سرعت به توافق برسد یا خیر.
تقویت «نگاه به شرق» در صورت شکست مذاکرات؟
بر اساس گزارش المانیتور، اگرچه گزینهها یا امتیازات پیشنهادی مورا در تهران مشخص نیست، به احتمال زیاد او در دیدار با علی باقری کنی، مذاکرهکننده ارشد ایران، دستاوردهای ایران از مذاکرات قبلی را برجسته کرده است.
صبینا صدیقی خبرنگار المانیتور نوشت: اگر مذاکرات شکست بخورد، ایران با ریسکهای زیادی مواجه است، ممکن است با تحریم های بیشتری روبرو شود که بهبود اقتصادی را دشوارتر می کند. همزمان تهران نشان داده که گزینه های دیگری هم دارد.
نشانههایی وجود دارد که ایران ممکن است گزینههای آلترناتیو خود را آماده کند. از جمله نشانههایی از روابط رو به رشد با چین که درست قبل از سفر مورا به تهران بروز پیدا کرد.
ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور ایران، اخیراً با ارسال سیگنالی به غرب، درست یک روز قبل از ورود مورا به تهران، اصلاحات اقتصادی اساسی را با فرض باقی ماندن تحریم های آمریکا اعلام کرد.
سپس تهران یک گام دیگر به سمت پکن برداشت و حدود ۱۰ روز قبل از دیدار مورا روابط نظامی خود را با چین ارتقا داد.
ژنرال وی فنگه وزیر دفاع چین روز ۲۷ آوریل به تهران سفر کرد و با سرلشکر محمد باقری، فرمانده ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران دیدار کرد. هر دو طرف توافق کردند که همکاری نظامی را افزایش دهند – در حالی که روابط استراتژیک، دفاعی و امنیتی مورد بحث قرار گرفت.
به گزارش PLA Daily، وی در جریان دیدار خود با رئیسی اظهار داشت که ارتش آزادیبخش خلق مایل است “از مکانیسم های همکاری به خوبی استفاده کند، همکاری عملگرایانه را پیش ببرد و روابط نظامی را به سطح بالاتری برساند.”
با توجه به زمان تعیین شده، برخی حدس می زنند که این ارتقاء روابط نظامی چین و ایران ممکن است ارتباطی با مذاکرات در وین داشته باشد.
یک دیپلمات اروپایی در اسلام آباد که پیش از این در تهران مستقر شده بود، به المانیتور گفت: «سفر وزیر دفاع چین و دیدارهای وی با مقامات ایرانی باید در چارچوب نامشخص بودن سناریوی پیچیده منطقه ای خوانده شود. سرنوشت مذاکرات برجام، گفتگوهای جاری با ریاض، روابط با کشورهای خلیج فارس و چشم انداز مناقشه یمن. با این اقدام، ایران ممکن است تلاش کند قدرتهای غربی را تحت تأثیر قرار دهد تا در مورد اشکالاتی که مانع از هرگونه پیشرفت برجام میشود، سازگاری بیشتری داشته باشند».
با این حال، سینا عضدی، عضو غیر مقیم شورای آتلانتیک در واشنگتن، به المانیتور گفت: «ایرانیها گزارش زیادی در مورد نتیجه سفر ندادهاند، اما به نظر میرسد که [دیدار وی] بیشتر باید در چارچوب مذاکرات دوجانبه بررسی شود. یعنی روابط تهران و پکن و به طور مشخص، قرارداد ۲۵ ساله دو کشور».
پس از نهایی شدن شراکت ۲۵ ساله جامع استراتژیک بین چین و ایران در سال گذشته، وی بالاترین مقام چینی است که به ایران سفر کرده است. اجرای این مشارکت در ژانویه اعلام شد، اما جزئیات هنوز نامشخص است. علاوه بر این، با خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان و قدرت گرفتن طالبان، وضعیت منطقه بسیار تغییر کرده است.
عضدی گفت که سفر وی “در پس زمینه اوضاع آشفته بین المللی کنونی مهم است و اهمیت روابط چین و ایران را نشان می دهد.”
ارتقاء روابط نظامی چین و ایران نیز می تواند به تهران در تعامل با طالبان کمک کند، زیرا آنها به دنبال سرمایه گذاری چین هستند و اقتصاد در رکود است. هر دو طرف همچنین توافق کردند که ارتباطات راهبردی را در سطح بالای هر دو ارتش همراه با تمرینات مشترک تقویت کنند.
باقری در جمع خبرنگاران گفت: توافق کردیم همکاریهای دوجانبه را در رزمایشهای مشترک نظامی، تبادل راهبردها، مسائل آموزشی و سایر زمینههای مشترک بین نیروهای مسلح دو کشور گسترش دهیم تا بتوانیم امنیت بهتری را برای سرزمینهای دو کشور تامین کنیم».
در همین حال، ایران نیز ممکن است به سلاح و تجهیزات چینی دست یابد. به گفته عضدی، «ایران نیز علاقه زیادی به گسترش همکاری های نظامی و دستیابی به تجهیزات نظامی چینی به ویژه هواپیماهای جنگنده دارد. بنابراین، احتمال زیادی وجود دارد که آن موضوعات نیز مورد بحث قرار گرفته باشد».
سیگنال تهران به غرب
دیپلمات اروپایی که با المانیتور صحبت میکرد، خاطرنشان کرد: این شامل بخش نظامی نیز میشود، همانطور که در دیدار وی با سرلشکر باقری تأیید شد، دو کشورتواناییهای بومی خود را توسعه دادهاند. که می تواند در پیگیری اهداف مشترک بیشتر توسعه یابد».
وی خاطرنشان کرد: «برخی رسانهها در ایران از دیدار با باقری با یادآوری قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت و لغو تحریم تسلیحاتی از اکتبر ۲۰۲۰ خبر دادند و این را میتوان تلاش تهران برای رساندن پیامی به غرب تلقی کرد، که در چارچوب مذاکرات هسته ای، کارت های [قدرتمند] دیگری برای بازی دارد.»
به نوشته المانیتور، در نهایت، با امید کمتر به از سرگیری برجام، تهران نیز نسبت به گذشته آمادگی بیشتری برای «نگاه به شرق» دارد. همان طور که عضدی اظهار داشت: «به طور کلی، راهبرد نگاه به شرق نیز در ایران شتاب بیشتری می گیرد، زیرا به نظر می رسد ایرانیان بلوک شرقی در حال ظهور را موازنه ای برای غرب (که ذاتاً مخالف ایران می دانند) میبینند».
دیپلمات اروپایی در خصوص این تغییر موضع ایران گفت: «در حال حاضر که تهران خود را تحت فشار غرب میداند و با فروپاشی احتمالی مذاکرات برجام، با کم رنگ شدن بازار اروپایی «موعود»، کارت شرق برجستهتر و واقع بینانه تر میشود».
وی افزود: «از منظر کلی، یادآوری این نکته خالی از لطف نیست که در تهران گزینه «نگاه به شرق» همواره مورد توجه محافل بالادستی بهعنوان یک جایگزین واقعبینانه بوده است. زمانی که نوبت به برقراری روابط اقتصادی و سیاسی پایداربا دیگر واقعیتهای قوی اقتصادی میرسد، چین مورد علاقه است.»