عطش تقاضا با اوراق ارزی کنترل میشود
با توجه به اخبار انتشار اوراق مختلفی که به تازگی شنیده میشود، روزبه شریعتی، مدیر معاملات اقتصاد بیدار، اوراق ارزی و گام را مورد بررسی قرار داد.
نرخ بهره اوراق گام در ماه گذشته با سرعت رشد کرده و به حدود ۳۰ درصد رسیده است. انتشار اوراق ارزی بانک مرکزی نیز سیاست پولی دیگری است که اخیرا اتخاذ شده است. در گفتگو با روزبه شریعتی، مدیر معاملات اقتصاد بیدار، به بررسی اثرات این اوراق روی بازار پرداخته ایم.
* ارزیابی شما از عملکرد بانک مرکزی برای انتشار اوراق ارزی به چه صورت است؟
در واقع اوراق ارزی به سازوکار مالی ربطی نداشته و بیشتر به سازوکار بازار پول مربوط است. بازار پول هم مربوط به سیاستهای بانک مرکزی است و گاهی سیاستهایی را که بانک مرکزی پیاده میکند، خبری است. یعنی دیده شده که صحبتهای روسای بانک مرکزی نه فقط این دوره بلکه در هر دورهای، با هدفهایی که در ذهن دارند، تطابق ندارد یا این گفتهها با عملکرد آنها متفاوت است.
*هدف بانک مرکزی از انتشار این اوراق چیست؟
هدف بانک مرکزی از انتشار اوراق ارزی، تقاضایی است که این نهاد از طریق مشاهدات میدانی خود و تقاضای ارز متوجه میشود یعنی فاکتورهایی دارد که نشاندهنده این موضوع است.
در واقع مردم سپردههای خود را تبدیل به پول نقد میکنند چرا که حس میکنند با توجه به تورم از ارزش پول آنها با سپردهگذاری کاسته میشود، بنابراین در این حالت بازارهایی مانند بازارهای فیزیکی و مالی وجود دارند که سرمایهگذار نسبت به تورم میتواند به آنها توجه کند. دلار و ارز یکی از مواردی است که تقاضا نسبت به آنها زیاد است. سیاست اولی که بانک مرکزی برای جلوگیری از خروج ارز توسط بازار سیاه اجرا کرد، ارز توافقی بود. این سیاست تا حدودی توانست جوابگو باشد یعنی عطش تقاضا را تا حدودی پایین آورد اما انتظارات تورمی کاهش پیدا نکرد.
* اوراق ارزی تا چه حدی میتوانند موفق باشند؟
اینگونه بیان شده که اوراق ارزی معاف از مالیات بوده، قابل معامله به غیر است و هر فرد به میزان شش هزار دلار، ریال دریافت میکند و سه ماه آینده یا مابهالتفاوت نقدی آن و یا خود ارز را به فرد پرداخت میکنند.
اینکه این اوراق تا چه حد میتواند موفق باشد را نمیتوان دقیق پیشبینی کرد به دلیل اینکه سابقههای بدی راجع به صحبتهای متناقض بانک مرکزی وجود دارد. برای مثال درباره پیشفروش سکه که در سال ۹۶ و اوایل سال ۹۷ بود، بانک مرکزی با این سیاست جلو رفت که سکه را پیشفروش کند تا تقاضای نقد سکه پایین آمده و قیمت طلا بالا نرود. همچنین قرار بود معاف از مالیات باشد ولی بعد از چند برابر شدن قیمت سکه، بانک مرکزی حرف خود را عوض کرد و اداره مالیات درخواست مالیات سود را از سرمایهگذاران کرد. این تناقضات باعث میشود که بیاعتمادی شکل بگیرد. در حال حاضر هم در این زمینه ممکن است چنین ذهنیتی وجود داشته باشد ولی اوراق ارزی میتواند باعث شود افراد به جای اینکه پول خود را از سپرده تبدیل به نقد کنند، به دنبال سرمایهگذاری کوتاهمدت بروند و بتوانند بابت آن همان ارز را تحویل بگیرند. البته در این مورد باید بتوانیم قیمت بازار را کنترل کنیم. همچنین در حال حاضر نشانههایی وجود دارد که اوضاع درآمد ارزی خوب نیست. البته امید میرود که این اوراق باعث شوند تا بتوانیم عطش تقاضا را مقداری کنترل کنیم.
*به اوراق گام هم بپردازیم…
درست است؛ نرخ اوراق گامی که بانکها به سبک LETTER OF CREDIT خارجی برای تولیدکنندگان جلو میبرند، در واقع نوید تورم بدی را میدهد. زمانی که بانکها این اوراق را با نرخ نزدیک به ۲۵ و ۳۰ درصد میفروشند طبیعتا با نرخهای بالاتری به تولیدکننده میدهند، بنابراین تولیدکننده باید صرفه ریسکی داشته باشد که چشمانداز مثبتی برای تورم نمیدهد. در کل اوراق گامی که منتشر میشود همان استقراض بانکها از بانک مرکزی است. بانک مرکزی در ظاهر نشان میدهد که نرخ بین بانکی را ۲۱ درصد نگه داشته است و این موضوع هیچ اهمیتی ندارد.
چون بانک اجازه پیدا کرده اوراق منتشر کند و اگر بانک پول داشته باشد با بهره ۳۰ درصد به تولیدکننده میدهد و سود آن را در جیب خود بانک میگذارد ولی زمانی که بانک پول ندارد، چنین اوراقی را منتشر میکند. در واقع بانک مرکزی سیاست انقباضی شدیدی را در پیش گرفته است که رقابت بین بانکها را شدید کرده است.
*تا به حال چه بازخوردی داشته است؟
این اوراق گامی که وارد بازار سرمایه شد تا جایی داشت درست پیش میرفت و سازمان بورس هم با آن منطقی برخورد میکرد. اما از جایی که عرضه این اوراق زیاد شد و از طرف دیگر مصوبه مالیات گرفتن از سپردههای حقوقی ملغی شد، منجر به این شد که رقابت منفی بین بانکها شکل بگیرد.
بنابراین میزان عرضه بیشتر از تقاضایی بود که وجود داشت و باعث شد که نرخها تا محدوده ۳۰ درصد برسد و زمانی که به این نرخ رسید، اتفاق بدی افتاد و صندوقهای با درآمد ثابت متوجه شدند بازده مورد انتظار سهام مثلا برای سال آینده ۳۰ درصد هم نیست. به همین دلیل تصمیم به فروش سهام و تبدیل آن به اوراق گام گرفتند. در واقع کل توازن بازار مالی را این اوراق گام به هم ریخته است و اگر جلوی آن گرفته نشود، به نظر میرسد این نرخ تا نزدیک به جریمه اضافه برداشت از بانک مرکزی تا بهمن ماه را شاهد خواهیم بود که در نوع خود فاجعه است. همه این موارد باعث به وجود آمدن رکود تورمی در کشور خواهد شد.
*راهکار چیست؟
یا بانک مرکزی باید سیاستهای انقباضی خود را کنار گذاشته یا اینکه اجازه ندهند اوراق گام دیگر وارد بازار شود و اجازه دهند که بانک منتشر کند و به سرمایهگذاران بیرون از بازار بفروشد. یعنی صندوقهای با درآمد ثابت اجازه نداشته باشند خارج از بازار بورس، اوراق بهادار داشته باشند.
منبع: هفته نامه اطلاعات بورس شماره ۴۷۱