بازار سرمایه جای معاملهگران حرفهای، باهوش، ریسکپذیر و صبور است و معاملهگران انفرادی فاقد این ویژگیها جایی در این بازار ندارند و وظیفه سیاستگذار نیست که آنها را به ورود به این بازار ترغیب کند.
سه سال از فراز و فرود بازار سرمایه گذشت و درسهایی از آن برای اقتصاد کلان و سرمایهگذاران که از ابتدا برای من مشخص بود، بر غالب تحلیلگران آشکار شده است:
۱- به بازار سرمایه هیچ وظیفهای جز تامین مالی و امکانپذیر کردن تغییر پورتفوی اشخاص در واکنش به تغییر چشمانداز آنها نباید تحمیل کرد و نباید توقع داشت.
۲- بازار سرمایه جای معاملهگران حرفهای، باهوش، ریسکپذیر و صبور است و معاملهگران انفرادی فاقد این ویژگیها جایی در این بازار ندارند و وظیفه سیاستگذار نیست که آنها را به ورود به این بازار ترغیب کند.
۳- ریسک و لذا سود و زیان حتی در مقیاس گسترده ویژگی این بازار است و دولت نباید تلاش کند بازدهی قطعی در این بازار وعده دهد.
۴- هرچه حجم مداخله و به اصطلاح حمایت دولت در این بازار کمتر باشد، وضعیت بازار انعکاس بهتری از چشمانداز آینده اقتصاد خواهد بود و بخش کمتری از بازدهی سرمایهگذاران حرفهای توسط دارندگان اطلاعات درونی تصاحب میشود.
منبع: اکوایران