ابزارهای مهم برای توسعه بازار سرمایه
بازار سرمایه از طریق کانالهای متعدد مانند جذب نقدینگی، توزیع ریسک، ارائه اطلاعات مالی موثق برای شرکتها و مجموعهها، حاکمیت شرکتی و افزایش نقدشوندگی، یکی از پیشرانهای رشد اقتصادی است.در تحقیقات بسیاری که در سراسر جهان صورت پذیرفته است؛ این موضوع در بسیاری از مطالعات تأیید شده که رشد اقتصادی با حجم و ارزش معاملات بازارهای سرمایه آن جامعه در بازه زمانی مشخص ارتباطی بازخوردی داشته است.
در بسیاری از مطالعات ارتباط قوی بین ترقی و توسعه بازارهای سرمایه و رشد اقتصادی دیده شده است. لازمه آن داشتن بازار سرمایه پویا و کارا با توجه به نیازهای سرمایهگذاران یک جامعه است. چرا که اطمینان عموم مردم به بازار سرمایه در وهله اول باعث سرازیری نسبت بیشتری از پسانداز سرانه جامعه به صورت سرمایهگذاری به سمت بازارهای سرمایه شده و با بازخورد و رشد مثبت باعث افزایش درصد پسانداز سرانه جامعه خواهد شد. همچنین رشد بازار سرمایه و افزایش سرمایهگذاریها در آن باعث کارایی تخصیص سرمایه و بهبود چرخه اقتصادی نیز میشود.
همانطور که میدانیم در جوامع پیشرفته بازار سرمایه، چیزی حدود ۶۵ تا ۷۵ درصد از کل فعالیتهای اقتصادی را از نظر مالی تأمین و بدهی شرکتهای غیرمالی را تأمین میکند. در نهایت تمامی این موضوعات دست به دست هم داده تا توسعه بازار سرمایه باعث رشد اقتصادی بیشتر و پایداری اقتصادی یک جامعه بشود.با توجه به تأثیرات مثبت بازار سرمایه بر رشد اقتصادی کشورهای در حال توسعه باید تمرکز بیشتری را برای توسعه نهادهای مالی کشور و بهخصوص بازار سرمایه اختصاص داد، تا از رشد اقتصادی متناسب بتوانیم بهرهمند شویم. توسعه بازارهای سرمایه به همکاریهای بسیار گسترده از سمت نهادهای قانونگذار و متولی نیاز دارد. نهادهای قانونگذار بایستی با وضع قوانین بهینه، مؤثر، صحیح، منعطف و کارآمد مسیر را برای نوآوری مالی و توسعه بازار را، برای بازارهای سرمایه، واحدهای سرمایهگذار و تمامی نهادهای این صنعت فراهم آورند.از طرفی نیز تنها قانونگذاری صحیح و کارآمد باعث توسعه بازارهای سرمایه نخواهد شد و آموزش اجتماعی به صورت ملی، فناوری و مهندسی مالی، ایجاد ابزارهای مالی نوین و افزایش حجم معاملات با استفاده از تکنولوژی جایگاه ویژهای دارند.
نقش تکنولوژی و توسعه بازار سرمایه
در ادامه به بررسی جایگاه تکنولوژی و تأثیر آن بر توسعه بازار سرمایه و در نهایت نقش آن بر رشد اقتصادی خواهیم پرداخت.
در بازه زمانی ۱۹۹۲ تا ۲۰۱۸ تحقیقات متعددی در کشورهایی همچون عمان، رمانی، نیجریه، یونان و … کلید خورد که تقریباً تمامی آنها ارتباط بین توسعه بازارهای سرمایه را با رشد اقتصادی مستقیم و بازخوردی شناسایی کردند. نکته حائز اهمیت در این موضوع ارتباط مستقیم حجم و ارزش معاملات در بازارهای سرمایه با رشد اقتصادی بود که به طور شگفتانگیزی فراوانی حجم و تعداد معاملات تأثیر پررنگتری به نسبت ارزش معاملات داشت و بالا بودن این دو مؤلفه به نحوی سلامت، شفافیت، گستردگی و پایداری اقتصادی بازار سرمایه و سیستم مالی و اقتصادی جامعه موردمطالعه را نشان میداد. اما افزایش حجم معاملات و تعداد آن به جز قانونگذاری بهینه و کارآمد و آموزش همگانی، نیازمند زیرساختهای بهینه فناوری اطلاعات نیز است.
برای افزایش مشارکت و سرازیر کردن سرمایههای خرد و تأثیر آن بر توسعه بازارهای سرمایه بایستی به دسترسیپذیری، تنوع ابزارهای مالی قابل معامله و قابلیت اطمینان زیرساخت توجه ویژهای داشت که تمامی این موارد نیاز به زیرساختی با قابلیت مقیاسپذیری، قابلیت توسعه سریع، دسترسپذیری و سایر ابعاد دارد.
برای مثال از منظر تعداد معاملات، استفاده از توانمندیهای دنیای نوین مانند تکنولوژی هوش مصنوعی و معاملات خودکار و الگوریتمی میتواند تأثیر بسزایی بر حجم معاملات بگذارد. با توجه به اینکه این توانمندیها بدون دخالت انسان قابلیت انجام معاملات بسیار زیادی را در زمان کوتاهتر رقم میزنند و همچنین امکان سفارشگذاری بیشتری را دارند، میتوانند به عنوان ابزاری برای معاملهگران حرفهای در نظر گرفته شوند و پس از آن توسط تمامی اشخاص حقیقی و حقوقی مورد استفاده قرار گرفته و باعث رشد حداکثری معاملات شوند.طبق آخرین گزارشها تقریباً بین ۶۰ تا ۷۳ درصد معاملات بورس امریکا بدون دخالت انسان و توسط الگوریتمهای خودکار تولید میشوند و این عدد در بازار معاملات ارزهای خارجی یا همان فارکس تا ۹۲ درصد نیز افزایش مییابد.
از طرفی با یک مشاهده کوتاه از روند معاملات بازار بورس و فرابورس ایران میتوان فهمید که بیش از ۹۸ درصد همه معاملات روزانه در این دو بازار متعلق به ابزارهای مالی سهام، حق تقدم و صندوقهای سرمایهگذاری قابلمعامله هستند و حضور ابزارهای مالی دیگر بسیار کمرنگ بوده و به نحوی توان آنها در توزیع ریسک و سرمایهگذاری و خلق ثروت نادیده گرفته شده است. هرچند در سالهای اخیر تلاش بسیار زیادی برای افزایش اقبال این ابزارهای مالی صورت پذیرفت و اقدامات قابلتوجهی از سوی نهادهای متولی صورت گرفت، اما متأسفانه هنوز تا نقطه متناسب راهی بسیار طولانی پیش روی دولت و سازمانهای وابسته به بازار سرمایه است.
تمامی این موارد بهجز ابعاد قانونگذاری، وابستگی شدیدی به زیرساخت مناسب فناوری اطلاعات دارند و برای اینکه بتوان از این فرصتها استفاده کرد و از تبدیل آنها به تهدیدی برای بازار سرمایه و همچنین اقتصاد جلوگیری کرد، باید سازمان بورس، فرابورس و فناوری اطلاعات بورس ایران تصمیمات اثرگذاری اتخاذ و اجرا کنند.همانطور که بسیاری از فعالان بازار سرمایه ایران هر چند وقت یکبار در مصاحبهای اعلام میکنند بزرگترین سد پیش روی بهبود بازار بهجز روابط سیاسی و تحریمها، زیرساخت فناوری اطلاعات مناسب است، ما هم بر این مورد تأکید کرده و به بررسی راهحل آن میپردازیم. البته منظور از زیرساخت سختافزاری و نرمافزاری مناسب یعنی بهروز، با قابلیت اطمینان، دسترسیپذیری، مقیاسپذیری، منعطف و همچنین ایمن است.در مقطع رشد طلایی بازارسرمایه در حدود دو سال پیش مشخص شد که هسته فعلی بورس ایران رمقی برای مواجهه با خیل عظیم معاملهگران ندارد و تقریباً در روزهای اوج بازار هر هفته یک تا چند مورد گزارش از اختلال یا کندی در هسته بورس به اطلاع عموم میرسید.
هرچند موضوعی اعجاببرانگیز نبود، چرا که به واسطه قدیمی بودن هسته و همچنین تحریمهایی که در این رابطه برای ایران وجود داشت، تنها با تلاش شبانهروزی متخصصان و مدیران سازمان فناوری و بورس ایران بود که به نفس کشیدن خود ادامه میداد و بروز اختلال قابل پیشبینی بود.این اختلالات هزینههای مادی و معنوی به همراه دارند که یکی هزینههای مستقیم شامل عدم تحقق درآمدها در ساعات عدم دسترسی یا توقف فعالیت است و دیگری هزینههای غیرمستقیم که سلب اطمینان و بی اعتمادی و حس ناامنی در سرمایهگذاران را به همراه دارند. معمولاً اختلالات به دلایل پیچیدگیهای فنی به مراتب طولانیتر چند دقیقه بوده و گاهی باعث بروز اختلالات ثانویه نیز میشوند. در مجموع خسارت سنگینی را وارد میکنند.
ضرورت جایگزینی هسته بورس
برای توسعه بازار سرمایه در ایران یکی از قدمهای موردنیاز جایگزینی هسته فعلی بورس و تمامی تکنولوژیهای وابسته است. این جایگزینی میتواند توسط خرید هستهای جدید با قابلیتهای بالاتر یا از طریق بهرهمندی از دانش و تخصص داخلی و بازنویسی آن صورت پذیرد. در نگاه اول سریعترین و کمریسکترین گزینه خرید هسته جایگزین است. ولی با توجه به وضعیت سیاسی ایران و امکان عدم دریافت پشتیبانی در درازمدت میتواند باعث بروز مشکلاتی مانند عدم رشد یکسان توانمندیهای هسته با رشد بازار شود. خود این موضوع میتواند باعث قرارگیری دوباره در وضعیت فعلی شود.
از سوی دیگر توسعه هستهای بومی نیازمند کار تیمی قوی، برنامهریزیهای ریزبینانه، استفاده از برترین استعدادهای موجود در زمینه توسعه نرمافزار و همکاری بسیار گستردهتری است و همچنین با ریسک بالاتری همراه است، اما در صورت موفقیت اولیه (با بهرهگیری از رویکردهای چابک و ناب میتوان فهمید که آیا این امر امکانپذیر هست یا خیر) در کوتاهمدت میتوان رشد و سود درازمدت بازار سرمایه را در توسعه هستهای بومی دید که خود این امر ایران را نیز در زمره کشورهای صادرکننده تکنولوژی در زمینه بازار سرمایه و نرمافزارهای وابسته آن قرار میدهد.اما جایگزینی هسته بورس به هر صورتی چندان ساده هم نیست. هسته فعلی مانند درختی کهن در تمامی ابعاد سازمانها و نهادهای وابسته به بازار سرمایه ریشه دوانده است و از سوی دیگر باعث قرارگیری سازمان و مدیران و کارکنان بورس در حاشیه امن شده که خودبهخود این تغییر را سخت و بسیار پرزحمت میکند، چرا که نیازمند خروج کلیه نهادها، سازمانها و مدیران از حاشیه امن خود است.
مضاف بر این، مشکل فقط نرمافزار نبوده و از عمر سختافزارهای مورداستفاده توسط سازمان بورس نیز تقریباً بیش از یک دهه میگذرد و چرخه پشتیبانی بسیاری از آنها توسط سازندگان به اتمام رسیده و میتوانند به تهدید جدی به دلیل عدم بهروزرسانی تبدیل شوند. همچنین به دلیل پیشرفت چشمگیر تکنولوژی در یک دهه اخیر و افزایش قدرت و سرعت سختافزارها و امکاناتی که به ارمغان آوردهاند، تغییر سختافزار و بهروزرسانی تجهیزات نیز میتواند به بهبود کلی زیرساخت نهایی کمک شایان ذکری کند.در دهه پیش رو، رشد مستمر اینترنت و تکنولوژیهای نوین ارتباطی فرصتهای بیشتری را برای گسترش و نوآوری در خدمات مالی و بازار سرمایه ارائه خواهد کرد، بهویژه با فراگیرتر شدن زیرساختهای ارتباطی و افزایش کاربران اینترنت و حلوفصل شدن مسائل مربوط به امنیت اطلاعات و حریم خصوصی و بهبود سرعت و دسترسیپذیری اینترنت، اثرات این واقعه در سراسر بخش مالی و بازار سرمایه محسوس خواهد بود.
از سویی بهروزرسانی زیرساخت فناوری اطلاعات بهجز تأثیری که بر توانمندیهای بازار سرمایه و رشد اقتصادی دارد، باعث کاهش هزینههای جاری نگهداری، نوآوری مالی و همچنین افزایش درآمدها و رشد سرمایهگذاری با جذب نقدینگی خواهد شد.
اما مسئله فقط جایگزینی زیرساخت سازمان نبوده بلکه سایر نهادها از کارگزاریها تا ارائهدهندگان خدمات نرمافزاری در بازار سرمایه و حتی سازمان سپردهگذاری مرکزی نیز نیازمند ایجاد تغییرات و بهروزرسانی زیرساختهای خود هستند تا بتوان از تغییرات حاصله بالاترین بهرهوری را در سطح ملی به دست آورد.
منبع: ماهنامه بازار و سرمایه شماره ۱۳۰