پایگاه خبری و تحلیل بازار

Bazaar News Agency

سه شنبه ۲۷ آذر ۱۴۰۳
- ۳:۱۱ ب٫ظ
cropped-image-11.png
آموزش

آشنایی با اندیکاتور باند بولینگر (Bollinger Band) در تحلیل تکنیکال

در دنیای تحلیل تکنیکال، اندیکاتورهای بسیاری وجود دارند که به معامله‌گران در تحلیل و پیش‌بینی روند قیمت یک دارایی (سهام یا ارز دیجیتال) کمک می‌کنند. یکی از این اندیکاتورها که نام آن زیاد شنیده می‌شود، اندیکاتور باند بولینگر یا Bollinger Bands است. این اندیکاتور که از ۳ باند تشکیل شده، ابزار مفیدی برای تعیین محدوده معاملاتی بالقوه یک سهام یا ارز دیجیتال به شمار می‌رود. با توجه به این اندیکاتور، اگر قیمت یک ارز دیجیتال به سمت یک باند حرکت کند و از باند دیگر دور شود، ممکن است یک فرصت معاملاتی و/یا سود وجود داشته باشد. در این مقاله قصد داریم به این موضوع بپردازیم که الگوی باند بولینگر چیست؟ چرا به عنوان یک ابزار تحلیل تکنیکال اهمیت دارد؟ و چگونه می‌توان از آن استفاده کرد؟ تا انتها با ما همراه باشید.

اندیکاتور باند بولینگر چیست؟
الگوی باند بولینگر یک ابزار تحلیل تکنیکال است که توسط جان بولینگر (John Bollinger) در دهه ۱۹۸۰ میلادی برای معاملات سهام توسعه یافت. باندهای این الگو شامل یک شاخص نوسان هستند که بالا یا پایین بودن نسبی قیمت را در رابطه با معاملات قبلی ارزیابی می‌کنند. این نوسانات با استفاده از انحراف معیار اندازه‌گیری می‌شوند که با افزایش یا کاهش نوسان تغییر می‌کند. در حالت کلی، باندها با افزایش قیمت از هم دور و با کاهش قیمت به هم نزدیک می‌شوند. با توجه به ماهیت پویای خود، از اندیکاتور باند بولینگر می‌توان در معاملات انواع اوراق بهادار و همچنین، ارزهای دیجیتال استفاده کرد.

الگوی باند بولینگر از ۳ خط یا باند تشکیل شده است: باند بالایی، باند میانی و باند پایینی. باند میانی یک میانگین متحرک است و پارامترهای آن توسط معامله‌گر انتخاب می‌شود. باندهای بالایی و پایینی در دو طرف باند میانگین متحرک قرار دارند. معامله‌گر، رقم انحراف استاندارد مورد نیاز خود را برای تعیین شاخص نوسانات تعیین می‌کند و این رقم به نوبه خود، فاصله بین باند میانی و باندهای بالا و پایین را مشخص می‌نماید. موقعیت این باندها اطلاعاتی را در مورد میزان قوی بودن روند و سطوح قیمتی بالا و پایین که ممکن است در آینده نزدیک مورد انتظار باشند، ارائه می‌دهد.

فرمول محاسبه باندها

باند بالایی = میانگین متحرک ساده N روز (معمولاً میانگین متحرک ساده ۲۰ روزه) + (انحراف استاندارد قیمت‌ها * ۲)

باند پایینی = میانگین متحرک ساده N روز (معمولاً میانگین متحرک ساده ۲۰ روزه) – (انحراف استاندارد قیمت‌ها * ۲)

در حالت کلی، هنگامی که قیمت یک ارز دیجیتال به باند بالایی نزدیک می‌شود، نشان‌دهنده افزایش خرید است و زمانی که قیمت به باند پایینی نزدیک است، نشان می‌دهد که فروش افزایش می‌یابد.

تشخیص روند صعودی با الگوی باند بولینگر

اندیکاتور باند بولینگر را می‌توان برای تعیین قدرت افزایش قیمت یک دارایی و زمانی که به طور بالقوه در حال تجربه معکوس شدن روند یا از دست دادن قدرت است، استفاده کرد. اگر یک روند صعودی به اندازه کافی قوی باشد، قیمت به طور منظم به باند بالایی خواهد رسید. بنابراین، یک روند صعودی که به باند بالایی می‌رسد، نشان می‌دهد که قیمت در حال افزایش است و معامله‌گران می‌توانند از این فرصت برای تصمیم‌گیری برای خرید استفاده کنند.

اگر در روندهای صعودی، قیمت عقب‌نشینی کند و بالای باند میانی بماند و دوباره به باند بالایی برگردد، نشان‌دهنده قدرت زیاد آن است. به طور کلی، در روند صعودی، قیمت نباید باند پایینی را لمس کند و اگر این اتفاق بیفتد، علامت هشداری برای معکوس شدن یا از دست دادن قدرت روند است.

الگوی باند بولینگر

در دنیای تحلیل تکنیکال، اندیکاتورهای بسیاری وجود دارند که به معامله‌گران در تحلیل و پیش‌بینی روند قیمت یک دارایی (سهام یا ارز دیجیتال) کمک می‌کنند. یکی از این اندیکاتورها که نام آن زیاد شنیده می‌شود، اندیکاتور باند بولینگر یا Bollinger Bands است. این اندیکاتور که از ۳ باند تشکیل شده، ابزار مفیدی برای تعیین محدوده معاملاتی بالقوه یک سهام یا ارز دیجیتال به شمار می‌رود. با توجه به این اندیکاتور، اگر قیمت یک ارز دیجیتال به سمت یک باند حرکت کند و از باند دیگر دور شود، ممکن است یک فرصت معاملاتی و/یا سود وجود داشته باشد. در این مقاله قصد داریم به این موضوع بپردازیم که الگوی باند بولینگر چیست؟ چرا به عنوان یک ابزار تحلیل تکنیکال اهمیت دارد؟ و چگونه می‌توان از آن استفاده کرد؟ تا انتها با ما همراه باشید.

اندیکاتور باند بولینگر چیست؟

الگوی باند بولینگر یک ابزار تحلیل تکنیکال است که توسط جان بولینگر (John Bollinger) در دهه ۱۹۸۰ میلادی برای معاملات سهام توسعه یافت. باندهای این الگو شامل یک شاخص نوسان هستند که بالا یا پایین بودن نسبی قیمت را در رابطه با معاملات قبلی ارزیابی می‌کنند. این نوسانات با استفاده از انحراف معیار اندازه‌گیری می‌شوند که با افزایش یا کاهش نوسان تغییر می‌کند. در حالت کلی، باندها با افزایش قیمت از هم دور و با کاهش قیمت به هم نزدیک می‌شوند. با توجه به ماهیت پویای خود، از اندیکاتور باند بولینگر می‌توان در معاملات انواع اوراق بهادار و همچنین، ارزهای دیجیتال استفاده کرد.

الگوی باند بولینگر از ۳ خط یا باند تشکیل شده است: باند بالایی، باند میانی و باند پایینی. باند میانی یک میانگین متحرک است و پارامترهای آن توسط معامله‌گر انتخاب می‌شود. باندهای بالایی و پایینی در دو طرف باند میانگین متحرک قرار دارند. معامله‌گر، رقم انحراف استاندارد مورد نیاز خود را برای تعیین شاخص نوسانات تعیین می‌کند و این رقم به نوبه خود، فاصله بین باند میانی و باندهای بالا و پایین را مشخص می‌نماید. موقعیت این باندها اطلاعاتی را در مورد میزان قوی بودن روند و سطوح قیمتی بالا و پایین که ممکن است در آینده نزدیک مورد انتظار باشند، ارائه می‌دهد.

فرمول محاسبه باندها

باند بالایی = میانگین متحرک ساده N روز (معمولاً میانگین متحرک ساده ۲۰ روزه) + (انحراف استاندارد قیمت‌ها * ۲)

باند پایینی = میانگین متحرک ساده N روز (معمولاً میانگین متحرک ساده ۲۰ روزه) – (انحراف استاندارد قیمت‌ها * ۲)

در حالت کلی، هنگامی که قیمت یک ارز دیجیتال به باند بالایی نزدیک می‌شود، نشان‌دهنده افزایش خرید است و زمانی که قیمت به باند پایینی نزدیک است، نشان می‌دهد که فروش افزایش می‌یابد.

تشخیص روند صعودی با الگوی باند بولینگر

اندیکاتور باند بولینگر را می‌توان برای تعیین قدرت افزایش قیمت یک دارایی و زمانی که به طور بالقوه در حال تجربه معکوس شدن روند یا از دست دادن قدرت است، استفاده کرد. اگر یک روند صعودی به اندازه کافی قوی باشد، قیمت به طور منظم به باند بالایی خواهد رسید. بنابراین، یک روند صعودی که به باند بالایی می‌رسد، نشان می‌دهد که قیمت در حال افزایش است و معامله‌گران می‌توانند از این فرصت برای تصمیم‌گیری برای خرید استفاده کنند.

اگر در روندهای صعودی، قیمت عقب‌نشینی کند و بالای باند میانی بماند و دوباره به باند بالایی برگردد، نشان‌دهنده قدرت زیاد آن است. به طور کلی، در روند صعودی، قیمت نباید باند پایینی را لمس کند و اگر این اتفاق بیفتد، علامت هشداری برای معکوس شدن یا از دست دادن قدرت روند است.

الگوی باند بولینگر

بیشتر معامله‌گران قصد دارند از روندهای صعودی قوی قبل از معکوس شدن آن سود ببرند. در واقع، هنگامی که قیمت به اوج جدیدی برسد، معامله‌گران تمایل دارند دارایی خود را در این نقطه بفروشند تا از متحمل شدن زیان ناشی از معکوس شدن روند جلوگیری کنند.

بنابراین، معامله‌گران می‌توانند با استفاده از الگوی باند بولینگر، رفتار و قدرت یک روند صعودی را ارزیابی و از آن، به عنوان نشانه‌ای برای تغییر احتمالی روند استفاده کنند.

تشخیص روند نزولی با اندیکاتور باند بولینگر

الگوی باند بولینگر را همچنین می‌توان برای تعیین میزان سقوط قیمت یک دارایی و زمان بازگشت به روند صعودی استفاده کرد. در یک روند نزولی قوی، قیمت در امتداد باند پایین‌تر حرکت خواهد کرد و این نشان می‌دهد که فعالیت فروش همچنان قوی است. اما اگر قیمت نتواند باند پایینی را لمس کند یا در امتداد باند پایین حرکت کند، نشان می‌دهد که روند نزولی ممکن است شتاب خود را از دست داده باشد.

هنگامی که قیمت عقب‌نشینی می‌کند (به سمت بالا)، ولی زیر باند میانی باقی می‌ماند و سپس، دوباره به سمت باند پایین باز می‌گردد، نشان‌دهنده قدرت زیاد روند نزولی است. در یک روند نزولی، اگر قیمت‌ها به سمت باند بالایی حرکت کنند، نشان می‌دهد که روند نزولی ممکن است معکوس یا کند شود.

بسیاری از معامله‌گران از معامله در طول روندهای نزولی اجتناب می‌کنند، به غیر از زمانی که با احتمال تغییر روند، در جست‌وجوی فرصتی برای خرید باشند. روند نزولی ممکن است برای مدت کوتاه یا طولانی -دقیقه، ساعت، هفته، روز، ماه یا حتی سال- ادامه یابد. بنابراین، سرمایه‌گذاران باید نشانه‌های روند نزولی را برای محافظت از سرمایه خود، به موقع شناسایی کنند. اگر باند پایین، روند نزولی ثابتی را نشان دهد، معامله‌گران باید محتاط باشند و از وارد شدن به معاملات لانگ که سودی ندارند، خودداری کنند.

الگوی کف W شکل و اوج M شکل در الگوی باند بولینگر

الگوهای کف W شکل (W-Bottoms) و اوج M شکل (M-Tops) بخشی از کار آرتور مریل (Arthur Merrill) هستند که به ترتیب ۱۶ الگو را با استفاده از الگوهای پایه شناسایی می‌کنند.

در اندیکاتور باند بولینگر از الگوهای W برای شناسایی کف‌ها استفاده می‌شود. این الگو زمانی تشکیل می‌شود که کف دوم پایین‌تر از کف اول باشد، اما همچنان بالای باند پایینی باقی بماند. به بیان دقیق‌تر، در این الگو، کف اول در نزدیکی یا زیر باند پایینی ثبت می‌شود، سپس قیمت به سمت باند میانی یا بالاتر عقب‌نشینی می‌کند و پس از آن، کف دوم ثبت می‌شود که بالاتر از باند پایینی قرار دارد. هنگامی که قیمت به بالاتر از سطح اولین عقب‌نشینی حرکت کند، الگوی کف W شکل تکمیل می‌شود و نشان می‌دهد که قیمت احتمالاً به اوج جدیدی خواهد رسید.

الگوی کف W شکل در الگوی باند بولینگر.
الگوی کف W شکل در الگوی باند بولینگر.

جان بولینگر همچنین از الگوی اوج M شکل برای شناسایی اوج‌های قیمتی استفاده کرده است. در حالت پایه، الگوی اوج M شکل شبیه الگوی نموداری سقف دو قلو (Double Top) است. الگوی اوج M شکل زمانی تشکیل می‌شود که قیمت در ابتدا تا نزدیکی یا بالاتر از نوار بالایی حرکت می‌کند، سپس به سمت باند میانی یا پایین‌تر برمی‌گردد و پس از آن، اوج جدیدی را ثبت می‌کند، اما این اوج دوم بالاتر از باند بالایی بسته نمی‌شود. زمانی که قیمت به پایین‌تر از سطح اولین عقب‌نشینی حرکت کند، الگوی اوج M شکل تکمیل می‌شود و نشان می‌دهد که قیمت احتمالاً کاهش خواهد یافت.

الگوی اوج M شکل در اندیکاتور باند بولینگر.
الگوی اوج M شکل در اندیکاتور باند بولینگر.

محدودیت‌های اندیکاتور باند بولینگر

اگرچه الگوی باند بولینگر ابزار مفیدی برای معامله‌گران است، اما محدودیت‌هایی هم دارد که باید قبل از استفاده از این الگو، در نظر گرفته شوند.

یکی از این محدودیت‌ها این است که اندیکاتور باند بولینگر عمدتاً واکنشی است، نه پیش‌بینی‌کننده. به عبارت دیگر، باندها به تغییرات در حرکات قیمت یا روند صعودی یا نزولی واکنش نشان می‌دهند، اما قیمت را پیش‌بینی نمی‌کنند. در واقع، مانند اکثر اندیکاتورهای تکنیکال، الگوی باند بولینگر هم یک اندیکاتور تأخیری یا پس‌رو (lagging) است. این بدان دلیل است که این ابزار بر اساس یک میانگین متحرک ساده است که میانگین قیمت چندین نوار را می‌گیرد.

اگرچه معامله‌گران ممکن است از باندهای اندیکاتور باند بولینگر برای ارزیابی روند استفاده کنند، اما نمی‌توانند از این ابزار به تنهایی برای پیش‌بینی قیمت استفاده نمایند. به همین دلیل، جان بولینگر، توسعه‌دهنده الگوی باند بولینگر نیز توصیه می‌کند که معامله‌گران باید از این سیستم همراه با دو یا سه ابزار ناهمبسته که سیگنال‌های مستقیم‌تری از بازار ارائه می‌دهند، استفاده کنند.

یکی دیگر از محدودیت‌های اندیکاتور باند بولینگر این است که تنظیمات استاندارد برای همه معامله‌گران جواب نمی‌دهد. معامله‌گران باید دستورالعمل‌های مشخصی را برای سهام یا ارز دیجیتال خاصی که در حال معامله آن هستند، تنظیم کنند. اگر تنظیمات باند انتخاب‌شده کار نکند، معامله‌گران ممکن است تنظیمات را تغییر دهند یا کلاً از ابزار دیگری استفاده کنند. اثربخشی الگوی باند بولینگر از بازاری به بازار دیگر متفاوت است و به همین دلیل، معامله‌گران ممکن است نیاز به تنظیم مجدد تنظیمات داشته باشند، حتی اگر در یک بازه زمانی یکسان معاملات خود را انجام می‌دهند.

خلاصه مطلب
در این مقاله به معرفی اندیکاتور باند بولینگر و نحوه استفاده از آن پرداختیم. همان‌طور که گفته شد، الگوی باند بولینگر می‌تواند ابزار مفیدی برای معامله‌گران، جهت ارزیابی سطح نسبی فروش زیاد یا کم سهام و ارزهای دیجیتال باشد و بینشی را در مورد زمان ورود و خروج از یک موقعیت به آنها ارائه دهد. با این حال، این ابزار محدودیت‌هایی هم دارد که باید هنگام استفاده از آن، در نظر گرفته شوند. بهترین روش، استفاده از اندیکاتور باند بولینگر همراه با سایر شاخص‌های تحلیل تکنیکال و همچنین، نتایج تحلیل فاندامنتال در مورد سهام یا ارز دیجیتال مورد نظر است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن